این گزارش که روز چهارشنبه این هفته رسماً به جرج بوش رئیس جمهوری آمریکا تسلیم میشود، حاوی نکات صریح و ضمنی ذیل است.
1 - حمله به عراق یک اشتباه استراتژیک و فاجعهبار بوده است.
2 - هیچ امیدی برای پیروزی آمریکا در عراق وجود ندارد.
3 -آمریکا به هیچ یک از اهداف اعلان شده و نشده خود نرسیده است.
4 -وجود اسرائیل با پیروزی حماس در انتخابات فلسطین در دیماه سال گذشته و با رشد «روحیه مقاومت» در خاورمیانه بشدت تهدید میشود.
5- نفوذ آمریکا در جهان و به خصوص در خاورمیانه به دلیل سیاستهایش از بین رفته است.
6 - آمریکا در خاورمیانه، منزوی و بیاعتبار است.
7 - هیچ راهحل عاجل و فوری برای آمریکا در خاورمیانه وجود ندارد.
این گزارش که به نام گروه مطالعه عراق تنظیم شده است، در واقع نوعی «تجدیدنظر» در سیاست خاورمیانهای آمریکا را توصیه میکند.
هرچند نیروهای قدرتمندی در هیأت حاکمه آمریکا هستند که معتقدند به جای «تجدیدنظر» باید سیاست خاورمیانه آمریکا «اصلاح» شود. منظور از «تجدیدنظر» تغییر اهداف و روشها است اما منظور از اصلاح، تعقیب اهداف گذشته با روشهای جدید است.
بههرحال در این گزارش به عنوان راهحل قابل دسترس چند پیشنهاد مطرح شده است.
1 - برقراری تماس سطح بالا با ایران و سوریه برای حل مشکل «انزوا».
2 - خروج از عراق.
3 - فشار به اسرائیل برای دستکشیدن از کشتار مردم بیدفاع فلسطین به جهت اعاده حیثیت آمریکا به عنوان دولتی منصف و بیطرف در خاورمیانه (حل مشکل اعتبار).
4 - بایگانی پروندههای حقوقی بشر و دمکراسی در خاورمیانه عربی و قوت قلبدادن به دولتهای عربی که قرار بود دمکراسی به کشورهای آنان صادر شود.
نتیجهگیری این گزارش به گونهای است که این معنی را به ذهن میآورد که مسئله تغییر سیاست آمریکا در خاورمیانه یک انتخاب نیست، بلکه یک ضرورت است اما این ضرورت، اولاً در بحث ایران و سوریه نباید توبه و پشیمانی از سیاست گذشته واشنگتن نسبت به این دو کشور تلقی شود.
ثانیاً مانند خروج اسرائیل از جنوب لبنان و غزه، خروج آمریکا از عراق نباید فرار معنی شود.
ثالثاً فشار به تلآویو نباید کاهش تعهد آمریکا نسبت به امنیت اسرائیل معنی شود.
رابعاً ادامه حمایت از رژیمهای عربی و مسکوت ماندن بحثهای حقوق بشر و دمکراسی در جهان عرب، نباید ناامیدی نیروهای اصلاحطلب را موجب شود.